جوک های +18


ღ☂ღlove2loveღ☂ღ

*اینجا همه چی درهمه*

یکی از این جوون های مغز قاطی پارچه می بره خیاطی می گه آقا اینو واسم کت شلوار بکن فردا نیام بگی سوزنم شکست چرخم خراب شد حال نداشتم اصلا پدر سگ بده نمی خوام بدوزی

کسی که دوست دختر 103 کیلوییش رو جوجو صدا میکنه چیزی برای از دست دادن نداره، سر به سرش نذارید -206-

مادر شوهر به عروس میگه: چرا بچه ات شکل پسرم نیست؟
عروسه دامنش رو میزنه بالا میگه: ببین اینجا ، دستگاه فتوکپی میبینی


کمربند شلوار شما ضامن سلامتی باسن شماست !
روابط عمومی شهرداری قزوین


یارو میره مهمونی ، شب موقع خواب صاحب خونه بهش میگه:
جاتو کجا بندازم تو اتاق نی نی خوبه؟
یارو با خودش فکر میکنه کی حوصله گریه بچه داره.
بعد به صاحب خونه میگه:
نه ممنون همینجا تو حال خوبه!
صبح پا میشه بره دستشویی یهو یه دختر خوشگل با لباس خواب میبینه .. میگه:
شما دختر فلانی هستی ؟ اسمتون چیه؟
دختره میگه: نی نی. اسم شما چیه؟
میگه: من ..خرگاو الاغ نفهم بیشور -21-)


پس از مــرگش از او پرسیدند : جوانی خود را چگونه گذراندی ؟ ندایی از عرش برآمد که : بدبخت ایـرانیه ، ولش کنین ، برین سراغ سوال بـعـدی . . .!!!!

محققان ایرانی بر این باورند که 132495749 ایرانی مبتلا به تنبلی هستند، چون حتی این شماره رو کامل نمی خونن.!

یکی از فانتزیام اینه که وقتی بهم خوراکی تعارف کردن بگم:
«مرسی … الان میل ندارم»
لامصب این جمله خیلی با کلاسه
ولی نمی دونم چه حکمتیه که من همیشه و همه جا میل دارم !


زنه از کوبا تا فلوریدا صد مایل شنا کرده که پیام صلح و دوستى رو به جهانیان برسونه

بعد من چون کنترل دور بود ازم دیشب با تلوزیون روشن خوابیدم !


یه دوستی دارم خیلی آدم کثیف و غیربهداشتیه

الان داره با سوییچ ماشینم سنگای ته کفششو درمیاره

و انگار نه انگار که من با این سوییچ گوشامو تمیز میکنم !


آیا میدونید بدترین چیزی که تو دستشویی تمرکز آدمو به هم میزنه چیست ؟
اینکه سیفون پشت سرتون چکه کن اصلا لامصب درحد شکنجه های زندان گووانتاناموا *جان من اینجوری نیست*

پِسَرَکی پُرسید:

آقا چَسبِ زَخم میخَرید؟

مَن نِگآهش کَردمُ گُفتَم: پسر جآن

اَگر تَمامِ این چَسبِ زَخم هآ رآ هَم بِخَرَم

نَه زَخم هآیِ مَن خُوب میشَوَد نَه زَخم هآیِ تو

پآسُخ دآد:

آقا پول نداری چرا گه اضافی میخوری؟


بلافاصله بعد از اینکه زن پیتر از زیر دوش حمام بیرون اومد پیتر وارد حمام شد… همون موقع زنگ در خونه به صدا در اومد… زن پیتر یه حوله دور خودش پیچید و رفت تا در رو باز کنه… همسایه شون -رابرت- پشت در ایستاده بود… تا رابرت زن پیتر رو دید گفت: همین الان ۱۰۰۰ دلار بهت میدم اگه اون حوله رو بندازی زمین!… بعد از چند لحظه تفکر ، زن پیتر حوله رو میندازه و رابرت چند ثانیه تماشا می کنه و ۱۰۰۰ دلار به زن پیتر میده و میره… زن دوباره حوله رو دور خودش پیچید و به حمام برگشت… پیتر پرسید: کی بود زنگ زد؟ زن جواب داد: رابرت همسایه مون بود… پیتر گفت: خوبه… چیزی در مورد ۱۰۰۰ دلاری که به من بدهکار بود گفت؟!


نظرات شما عزیزان:

مونا و محمد
ساعت12:32---1 آبان 1393
سلام ببخشید یه مدت نت نداشتم پستت عالی بود لینک شدی بلینکم به منم سر بزن ***آپم***
پاسخ:س دوست عزیز.ممنون حتما میام


مسعود
ساعت18:03---26 مهر 1393
سلام اجی گلم
ببخشید ک دیر بهت سر زدم
ی پست گذاشتم
ی سر بیا وبم و بخونش
و ی نظر هم بذار ک بدونم اومدی!!!
منتظرم ها
پاسخ:س دادا چطوری؟اوکی میام


عشق2طرفه(محمد)
ساعت12:47---23 مهر 1393
خخخخخخ ناناز دمتـــ جیـــزرزززز از اینـ پستا بیشتر بذار
پاسخ:شیطووووووووووون


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ چهار شنبه 23 مهر 1393برچسب:جوک-جوک بالا18-جوک باحال-جوک بی ادبی, 12:33 NaNaZ| |



طراح :‌صـ♥ـدفــ